يکشنبه بیست و یکم 3 1391
***شدم با چت اسير و مبتلايش ***
شدم با چت اسير و مبتلايش
شبا پيغام مي دادم برايش
به من مي گفت هيجده ساله هستم
تو اسمت را بگو، من هال ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
سه شنبه هشتم 6 1390
خانمي با سر و صورت كبود و زخمي سراغ دكتر روانشناس ميره .. دكتر مي پرسه : چه اتفاقي افتاده؟ خانم در جواب ميگه: آقاي دكتر، ديگه نمي دونم چكار كنم . هر وقت شوهرم عصباني و ناراحت مياد خونه، منو ز ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
سه شنبه هشتم 6 1390
هر وقت من يك كار خوب مي كنم مامانم به من مي گويد بزرگ كه شدي برايت يك زن خوب مي گيرم.تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است حتمن ناسرادين شاه خي ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
دوشنبه سی یکم 5 1390
- دختر كوچكى با معلمش درباره نهنگها بحث مىكرد.
معلم گفت: از نظر فيزيكى غيرممكن است كه نهنگ بتواند يك آدم را ببلعد، زيرا با وجودى پستاندار عظيمالجثهاى است امّا حلق بسيار ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
يکشنبه سیم 5 1390
تا آخرش بخونيد! پشيمون نميشين!
در يك شب سرد زمستاني يك زوج سالمند وارد رستوران بزرگي شدند. آنها در ميان زوجهاي جواني كه در آنجا حضور داشتند بسيار جلب توجه مي كردند. بس ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
يکشنبه سیم 5 1390
به طرف ميگن "تور" را تعريف كن؟ ميگه: تور مجموعه سوراخهايي هستند كه با طناب به هم وصل شدهاند.
به يارو ميگن : چي شد مامانت مرد ؟ ميگه: رفت پشته بوم رخت پهن كنه افتاد...ميگن افت ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
يکشنبه سیم 5 1390
يكي از اساتيد كه مدت زيادي نيست كه به سمت استادي يكي از دانشگاههاي تهران خودمون نائل اومده نقل ميكرد كه ... : سر يكي از كلاس هام توي دانشگاه ، يه دختري بود كه دو ، سه جلسه اول ،ده دقيقه ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
يکشنبه سیم 5 1390
آ
آيا واقعاً حقوق زن ها پايمال شده است ؟ از كودكي شروع ميكنيم :
در كودكي: پسرها هر وقت شيطنت ميكردند يك سيلي محكم صورتشان را نوازش ميكرد دخترها هر وقت شيطنت ميكردند يك ضربه فانتزي به ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
يکشنبه سیم 5 1390
حيف نون زنگ مي زنه به مخابرات مي گه: آقا ببخشيد سيم تلفن ما خيلي بلنده، اگه مي شه لطف كنيد از اون طرف يه كم بكشيدش!...
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
جمعه سی یکم 4 1390
تو رستوران پيشخدمتو صدا كردم ... ميگم آقا توي سوپ من مگس افتاده!ميگه مرده؟ميگم نه هنوز زندست، داره شنا ميكنه، صدات كردم بيايي نجاتش بدي !*يارو زده روح الله داداشي رو كشته، حالا گرفتنش ميگه حالا چي ميش ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
جمعه سی یکم 4 1390
روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه ميشود كه هتل به كامپيوتر و بالاخره به اينترنت مجهز است.تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند.نامه را مينويسد اما در تايپ آدرس دچار اشتباه ميشود و بدو ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
پنج شنبه سیم 4 1390
رفتيم سر خاك يكي از فاميلامون ساكت نشستيم پسر خاله ام ميگه ساكتي!!!ميگم نه بلند شم برات سيا نرمه نرمه رو بخونم*رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟ميگم نه ما پشه ايم اومديم مهموني...!!!* ادامه مطلب
(0) نظر
- برچسب ها -
چهارشنبه اول 4 1390
آقايان عزيز، آيا مي خواهيد بدانيد چقدر همسرتون رو دوست داريد ؟ كافيست به سوالات زير پاسخ بدهيد :شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عيالتان را دوست داريد؟!الف- به اندازه تعداد سكههاي مهريه اش
ب- به ا ادامه مطلب